✿◕ ‿ ◕✿ شاپرک✿◕ ‿ ◕✿

✿◕ ‿ ◕✿ شاپرک✿◕ ‿ ◕✿

*******به وبلاگ فائزه خوش آمدین وبلاگ من شادشاده*********
✿◕ ‿ ◕✿ شاپرک✿◕ ‿ ◕✿

✿◕ ‿ ◕✿ شاپرک✿◕ ‿ ◕✿

*******به وبلاگ فائزه خوش آمدین وبلاگ من شادشاده*********

طنز





چه لذتی داره




چه لذتی داره صبح بلند بشی
ببینی یه نامه به آینه اتاق چسبیده شده با این مضمون:
سلام دلیلِ زندگی
صبحِ قشنگت بخیر …
امروز نمی خواد بری سرِ کار
چمدون جمع کن می خوایم بریم سفر
چمدون نبستم که به سلیقه خودت برام لباس بذاری
شب پرواز داریم…
نمی گم کجا که غافلگیر شی!
راستی …
قربونِ چشمات برم که الان متعجبه و می دونم اگه اونجا بودم
جیغ می زدی و بغلم می کردی
پس لطقا جیغ و بغل و یه بوس کنار بذار
تا رسیدم تحویلم بدی!
دوست دارم همسفرِ زندگیم
.
فقط خواستم یاد آوری کنم لذت داره!
وگرنه همچین شریک زندگی حتی در حد افسانه هم وجود نداره!
به زندگیتون برسید :|


شکلک های محدثه







 
ادامه مطلب ...

جک باحال


پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/پریسا دنیای شکلک ها http://www.sheklakveblag.blogfa.com/



پلیس به << آقای خنده >: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! << آقای خنده >: ولی اینجا تابلو نزدین!!!

پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!


=============================================


<< آقای خنده > میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟
<< آقای خنده > میگه: نه آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!

=============================================


<< آقای خنده > باباش میمیره میخواسته خاکش کنه، جو میگیرتش باراندازش میکنه!


=============================================


<< آقای خنده > می ره جبهه بعد از 2 روز برمی گرده.
میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟
میگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی می کنن!


=============================================


<< آقای خنده > رو برق می گیره، مامانش می گه: ننه جون ولش نکن همین بود که باباتو کشت!


=============================================


<< آقای خنده > می ره دزدی تفنگو می ذاره پشت گردن یارو
می گه: تکـون بخوری با لگد می زنم تو کمرت!


=============================================


به << آقای خنده > می گن نظرت راجع به گرون شدن بنزین چیه؟
<< آقای خنده > می گه برای ما که فرقی نمی کنه، ما همون 1000تومن بنزین رو می زنیم


=============================================


از << آقای خنده > می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن؟
میگه: آخه پیاده خیلی راهه

=============================================


به << آقای خنده > میگن: چی شد مامانت مرد ؟
میگه: رفت پشت بوم رخت پهن کنه افتاد...
میگن افتاد مرد ؟ میگه: نه بابا افتاد رو کولر ، کولر شکـست افتاد.
بهش میگن اون موقع مرد؟؟
میگه:نه آقا جان،بعد افتاد رو تراس ، تراس خراب شد.
میگن:خوب این دفعه مرد ؟ << آقای خنده > میگه: نه بعد افتاد رو سقف گاراژ، سقف خراب شد!
بهش میگن:حتماً ایندفعه مرد ؟
میگه:بازم نمرد، دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه، با تفنگ زدیمش


=============================================


<< آقای خنده > انگشتشو میکنه تو نافش، ریست میشه


=============================================


<< آقای خنده > جونش به لبش میرسه، تف می‌کنه می‌میره


=============================================


<< آقای خنده > میمیره، عکسشو نداشتند بذارن رو قبرش، تا گردن دفنش می‌کنند


=============================================


<< آقای خنده > سر سفره داد می زده می گفته: بربری بدین! بربری بدین!
بهش میگن چی شده؟ ، میگه: آب تو گلوم گیر کرده


=============================================


<< آقای خنده > رشته‌اش دامپروری بوده، روش نمیشده به کسی بگه.
یکی ازش می‌پرسه: رشته‌ات چیه؟
میگه: دامپیوتر، گرایش پشم افزار!



طنز


چرا نباید به یک رستوران ۵ ستاره رفت ؟

گارسون : چه میل دارید؟ آب میوه؟ سودا؟ شکلات؟ مایلو (شیر شکلات)؟ یا قهوه؟

مشتری : لطفا یک چای !

گارسون : چای سیلان؟ چای گیاهی؟ چای بوش؟ چای بوش و عسل؟ چای سرد یا چای سبز؟

مشتری: سیلان لطفا

گارسون: چه جور میل دارید؟ با شیر یا بدون شیر؟

مشتری: با شیر لطفا

گارسون: شیر؟ پودر شیر یا شیر غلیظ شده؟

مشتری: شیر غلیظ شده لطفا

گارسون: شیر بز، شیر شتر یا شیر گاو؟

مشتری: لطفا شیر گاو.

گارسون: شیر گاوهای مناطق قطبی یا شیر گاوهای آفریقایی؟

مشتری: فکر کنم چای بدون شیر بخورم بهتره

گارسون: با شیرین کننده میل دارید یا با شکر یا با عسل؟

مشتری: با شکر

گارسون: شکر چغندر قند یا شکر نیشکر؟

مشتری: با شکر نیشکر لطفا

گارسون: شکر سفید، قهوه ای یا زرد؟

مشتری: لطفا چای را فراموش کنید فقط یک لیوان آب به من بدهید

گارسون: آب معدنی یا آب بدون گاز؟

مشتری: آب معدنی

گارسون: طعم دار یا بدون طعم؟

مشتری: ای بمیـــــــــــری الهــــــــی!!

ترجیح میدم از تشنگی بمیرم فقط به شرط اینکه تو ساکت شی و گم بشی 



pig




اعتصاب زن ها!




سه تا زن انگلیسی ، فرانسوی و ایرانی با هم قرار میزارن که اعتصاب کنن و

دیگه کارای خونه رو نکنن تا شوهراشون ادب بشن و بعد از یک هفته نتیجه کارو بهم بگن !

 بعد از انجام این کار دور هم جمع شدن

*زن فرانسوی گفت : به شوهرم گفتم که من دیگه خسته شدم

بنابراین نه نظافت منزل، نه آشپزی ، نه اتو و نه . . . خلاصه از اینجور کارا دیگه بریدم .

خودت یه فکری بکن من که دیگه نیستم یعنی بریدم !

روز بعد خبری نشد ، روز بعدش هم همینطور .

روز سوم اوضاع عوض شد، شوهرم صبحانه را درست کرده بود

و آورد تو رختخواب من هم هنوز خواب بودم ، وقتی بیدار شدم رفته بود . 

* زن انگلیسی گفت : من هم مثل فرانسوی همونا را گفتم و رفتم کنار .

روز اول و دوم خبری نشد ولی روز سوم دیدم شوهرم لیست خرید و کاملا تهیه کرده بود ،

خونه رو تمیز کرد و گفت کاری نداری عزیزم منو بوسید و رفت .

 *زن ایرانی گفت : من هم عین شما همونا رو به شوهرم گفتم !

اما روز اول چیزی ندیدم !

روز دوم هم چیزی ندیدم !

روز سوم هم چیزی ندیدم !

شکر خدا روز چهارم یه کمی تونستم با چشم چپم ببینم !



Baby Looney Tunes



دستشویی مردانه




من تقریباً تو دستشویی نشسته بودم که از دستشویی کناری صدایی شنیدم که گفت؛ 

سلام حالت خوبه؟ 

من اصلاً عادت ندارم که تو دستشویی مردانه هر کی رو که پیدا کردم شروع کنم 

به حرف زدن باهاش، اما نمی دونم اون روز چِم شده بود که پاسخ واقعاً خجالت 

آوری دادم؛ 

– حالم خیلی خیلی توپه. 

بعدش اون آقاهه پرسید؛ 

– خوب چه خبر؟ چه کار می خوای بکنی؟ 

با خودم گفتم، این دیگه چه سؤالی بود؟ اون موقع فکرم عجیب ریخت به هم برا ی همین گفتم؛ 

– اُه منم مثل خودت فقط داشتم از اینجا می گذشتم..

                                                            
وقتی سؤال بعدیشو شنیدم، دیدم که اوضاع داره یه جورایی ناجور میشه،

به هر ترفند بود خواستم سریع قضیه رو تموم کنم؛ 

– منم می تونم بیام طرفت؟ 

آره سؤال یکمی برام سنگین بود. با خودم فکر کردم که اگه مؤدب باشم و با حفظ 

احترام صحبتمون رو تموم کنم، مناسب تره، بخاطر همین بهش گفتم؛ 

– نه الآن یکم سرم شلوغه!!! 

یک دفعه صدای عصبی فردی رو شنیدم که گفت : 

– ببین. من بعداً باهات تماس می گیرم. یه ا ح م ق ی داخل دستشویی

بغلی همش داره به همه سؤال های من جواب میده


pooh divider



یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته، یهو میبینه یک موتور گازی ازش جلو زد!

خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه.

یک مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه دوباره موتور گازیه قیییییژ ازش جلو زد!

دیگه پاک قاط میزنه، پا رو تا ته میگذاره رو گاز، با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه.

همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!!

طرف کم میاره، راهنما میزنه کنار به موتوریه هم علامت میده بزنه کنار.

خلاصه دوتایی وامیستن کنار اتوبان، یارو پیاده میشه، میره جلو موتوریه، میگه: آقا تو خدایی! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی کل مارو خوابوندی؟!

موتوریه با رنگ پریده، نفس زنان میگه: والله ... داداش.... خدا پدرت رو بیامرزه که واستادی... آخه ... کش شلوارم گیر کرده به آینه بغلت !!!!



شکلک های محدثه